شمال نیوز: دکتر سیدحجت مهدوی سعیدی - این روزها پرسش ممتد و معتبر در بین مردم این است که نمایندگان فعلی استان گیلان چقدر توانسته‌اند در گره‌گشایی از مشکلات جامعه در "خانه ملت" کارگشا و مؤثر باشند؟ و بالتبع در جهت رفع محدودیت‌ها و محرومیت‌های روزافزون استان گیلان، این حضرات پرطمطراق چه پیگیری‌های مجدانه‌ای از خود به ثبت رسانده‌اند؟ بی‌تردید پاسخ این پرسش‌ها و احراز این کارکرد و کارنامه از این لحاظ اعتبار و اهمیت دارد که بیش از پیش، اطلاعات و ملاکات مناسبی در اختیار مردم ما قرار می‌دهد تا فرضاً بر مبنای آورده‌ها و عایدات، تصمیمات و اقدامات خود را در انتخابات پیش رو با دقت هرچه تمام‌تر سامان بخشند.
در نظام مردم‌سالار ما، مجلس شورای اسلامی نقش تقنین قوانین را برعهده دارد و مضافاً در کنار این مسئولیت خطیر، مجلس مقتدر باید ناطر بر چیدمان و کارکرد دولت ـ به‌عنوان قدرت سیاسی ـ باشد. تحقیقاً با مجلس برخوردار از چگالی بالای توان و درایت می‌توان کشور را از مخمصه و مضیقه‌های موجود رها نمود؛ خاصه اکنون که ایران اسلامی با مشکلاتی چون اقتصاد راکد، بیکاری، مسأله برجام و همین‌طور بهینه نمودن رابطه با جهان سیاست و … مواجه است.
از منظر رفتارشناسی پارلمانی، متأسفانه تا کنون رفتار کثیری از نمایندگان فعلی استان گیلان چنان نازل و ناپسند بوده است که هر ناظر بی‌طرف را به این اندیشه سوق می‌دهد که چرا وضعیت استان به این‌جا کشیده شده است؟! نماینده‌ای که تا قبل از انتخابات شعار می‌دهد(!) و رجز می‌خواند(!) و خود را فردی کاردان و ذیصلاح جا و جار می‌زند(!) پس از راهیابی به مجلس (و آن‌هم به هر شکل ممکن!) رنگ عوض می‌کند و بی‌تعهد به مراسم تحلیف، بی‌پرده و بی‌پروا همچنان ثروت می‌اندوزد، باند تشکیل می‌دهد، و به بهانه نظارت با دخالت‌های بی‌رویه خود در حوزه اجرا، گاه حتی تا تغییر خطی سرایدار یک مدرسه واکنش حاد از خود بروز می‌دهد! و تا این‌همه در برابر هر نقد دلسوزانه‌ای، خودکامه و سرکوب‌گر می‌شود!
در پاره‌ای از حوزه‌های انتخابیه استان گیلان دیده می‌شود که چنین جماعتی چگونه بندگان و بستگان خود را به ناروا در مسئولیت‌های کلیدی می‌گمارند!؟ پوشه‌ای بزرگ از مستندات وجود دارد که این افراد برای راهیابی مجدد به مجلس، از مدت‌ها پیش، اسپانسرهای میلیاردی را در استخدام خود آورده‌اند! و حتی گاه برای ترغیب دیگران به این اقدام، مباهات ورزیده‌اند! به هر حال همین است که بینی اوضاع! شاید بتوان گفت: این یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر است که در همیشه تاریخ در فقدان سامانه تحزب در واقع، این فرصت‌طلبان سیاست باز و زبان ریز بوده و هستند که سکان‌دار هر ماجرای سرنوشت‌ساز شده و می‌شوند!
باید تمهیدی اندیشید و چاره‌ای ساز نمود که افراد شایسته به مجلس راه یابند، نه افراد ناشایسته! افراد صادق و مستقل، نه افراد دغل باز و مذبذب! تنها در چنین بستر و شرایطی است که مردم خسته و گریزان از صندوق رأی، مشتاقانه و مصممانه به میدان خواهند آمد و از این رهگذر در برابر همه خطرات و مخاطرات، اعتبار و اقتدار نظام تضمین خواهد گشت. باید امروز چاره‌ساز شد که فردا دیر است.
صبا گر چاره داری وقت وقت است
که درد اشتیاقم قصد جان کرد (حافظ)
